معنی گوشت آگند - جستجوی لغت در جدول جو

بر آورنده گوشت، قلابی که بدان گوشت را از درون دیک بیرون آورنده گوشت کش، غلیواج گوشت ربا زغنبر آورنده گوشت، قلابی که بدان گوشت را از درون دیک بیرون آورنده گوشت کش، غلیواج گوشت ربا زغن

پر گوشت فربه گوشت ناک: لیکن هر تنی این علاج بر نتابد جز مردم جوان گوشت آلود را که بتازی لحیم گویند نه شحیمپر گوشت فربه گوشت ناک: لیکن هر تنی این علاج بر نتابد جز مردم جوان گوشت آلود را که بتازی لحیم گویند نه شحیم

آکنده به گوشت، لقمه نان که در داخل آن گوشت گذارند، خوراکی که از روده آکنده از گوشت و مصالح پزندآکنده به گوشت، لقمه نان که در داخل آن گوشت گذارند، خوراکی که از روده آکنده از گوشت و مصالح پزند